چرا گوگل، آمازون یا متا بلاکچین رقابتی با اتریوم نمیسازند؟
چرا شرکتهایی مانند گوگل، آمازون و متا، با وجود منابع تقریبا نامحدود، نتوانستهاند یک بلاکچین عمومی غالب مانند اتریوم یا بیتکوین بسازند؟ این گزارش به بررسی موانع عمیق استراتژیک، فنی و اجتماعی میپردازد.
تضاد بنیادین: باغهای محصور در برابر اینترنت باز
فلسفه وجودی بلاکچینهای عمومی در تضاد مستقیم با مدل کسبوکار غولهای فناوری است. این بخش، این دو جهانبینی متفاوت را با هم مقایسه میکند.
بلاکچینهای عمومی (مانند اتریوم)
-
◈
تمرکززدایی (Decentralization)
کنترل در دست هزاران نود مستقل است. هیچ نهاد واحدی مالک شبکه نیست.
-
◈
شفافیت (Transparency)
تمام تراکنشها و قوانین (کد) عمومی و قابل بازبینی هستند.
-
◈
منبعباز و بدون نیاز به مجوز (Open-Source & Permissionless)
هر کسی میتواند از شبکه استفاده کند، روی آن برنامه بسازد یا در اجماع شرکت کند.
-
◈
حاکمیت جامعه
تغییرات از طریق فرآیندهای اجتماعی و اجماع توسعهدهندگان و کاربران اعمال میشود.
مدل غولهای فناوری (Big Tech)
-
◈
تمرکزگرایی (Centralization)
کنترل کامل در دست یک شرکت واحد است که مالک سرورها و دادهها است.
-
◈
دادههای انحصاری (Proprietary Data)
دادههای کاربران محرمانه و منبع اصلی درآمد از طریق تبلیغات یا خدمات هستند.
-
◈
اکوسیستم بسته و نیازمند مجوز (Closed-Source & Permissioned)
شرکت قوانین را تعیین میکند و میتواند دسترسی هر کسی را مسدود کند.
-
◈
حاکمیت شرکتی
تصمیمات توسط هیئت مدیره و مدیران برای حداکثر کردن سود سهامداران گرفته میشود.
استراتژی فعلی: تعامل، نه رقابت
غولهای فناوری به جای ساخت رقیب برای اتریوم، بر ارائه خدمات به اکوسیستم وب ۳ تمرکز کردهاند. استراتژی آنها «فروش بیل و کلنگ» در دوران تب طلاست. با کلیک بر روی هر شرکت، فعالیتهای اصلی آن را ببینید.
گوگل: زیرساخت ابری و داده
- Google Cloud Blockchain Node Engine: ارائه خدمات مدیریت شده برای اجرای نودهای بلاکچین (مانند اتریum).
- BigQuery & Blockchain Data: امکان تحلیل دادههای آنچین بلاکچینهای عمومی در BigQuery.
- سرمایهگذاری: سرمایهگذاریهای استراتژیک از طریق Google Ventures در استارتاپهای وب ۳.
- رویکرد: تمرکز بر ارائه ابزارهای توسعهدهنده و زیرساخت ابری به جای ساخت بلاکچین اختصاصی.
آمازون: بلاکچینهای سازمانی
- Amazon Managed Blockchain: سرویسی برای ایجاد و مدیریت بلاکچینهای خصوصی و کنسرسیومی (مبتنی بر Hyperledger Fabric و اتریوم خصوصی).
- AWS Marketplace: ارائه تمپلیتها و ابزارهای شخص ثالث برای استقرار نودها و برنامههای بلاکچینی.
- رویکرد: تمرکز کامل بر راهحلهای سازمانی (B2B) و بلاکچینهای خصوصی، دوری از فضای عمومی و غیرمتمرکز.
متا: چرخش پس از شکست دیم
- تمرکز بر متاورس (Metaverse): انتقال استراتژی به سمت متاورس و مالکیت داراییهای دیجیتال (NFTs) در پلتفرمهای خود (اینستاگرام و فیسبوک).
- پروژه لیبرا/دیم (Diem): پروژه بلندپروازانه استیبلکوین جهانی که به دلیل فشار رگولاتوری شکست خورد و داراییهای آن فروخته شد (در ادامه بررسی میشود).
- رویکرد: تلاش برای کنترل تجربه کاربری در وب ۳ از طریق پلتفرمهای اجتماعی و سختافزار (VR) به جای زیرساخت بلاکچین.
دیوار بزرگ موانع
حتی اگر غولهای فناوری بخواهند یک بلاکچین عمومی بسازند، با موانع عظیمی روبرو هستند که منابع مالی بهتنهایی قادر به حل آنها نیست. نمودار زیر شدت این موانع را نشان میدهد (از ۱۰).
۱. موانع استراتژیک و اقتصادی (شدت: ۹/۱۰)
یک بلاکچین عمومی موفق، مدل درآمدی اصلی این شرکتها (مبتنی بر انحصار داده و تبلیغات) را تضعیف میکند. تمرکززدایی واقعی به معنای از دست دادن کنترل و سود است. این یک تضاد منافع (Conflict of Interest) حلنشدنی است.
۲. موانع قانونی و رگولاتوری (شدت: ۱۰/۱۰)
این شرکتها به شدت تحت نظارت رگولاتورها هستند (قوانین ضدانحصار، حریم خصوصی). راهاندازی یک سیستم مالی موازی (مانند اتریوم) که کنترل آن دشوار است، بلافاصله با مخالفت شدید دولتها در سراسر جهان مواجه خواهد شد.
چالشهای ذاتی: چیزهایی که پول نمیتواند بخرد
دو چالش اساسی در قلب بلاکچین وجود دارد: یکی فنی و دیگری اجتماعی. هر دو برای نهادهای متمرکز بسیار دشوار هستند.
چالش فنی: سهگانه بلاکچین (The Trilemma)
یک بلاکچین نمیتواند همزمان هر سه ویژگی زیر را به طور کامل داشته باشد. بلاکچینهای عمومی (مانند اتریum) تمرکززدایی و امنیت را در اولویت قرار میدهند، اما غولهای فناوری به طور طبیعی به سمت مقیاسپذیری (با قربانی کردن تمرکززدایی) متمایل هستند.
(Security)
(Decentralization)
(Scalability)
غولهای فناوری میتوانند یک شبکه بسیار مقیاسپذیر و امن بسازند، اما این شبکه ذاتاً متمرکز خواهد بود (مانند دیتابیسهای فعلی آنها) و دیگر یک بلاکچین عمومی واقعی نیست.
چالش اجتماعی: اعتماد و اثر شبکهای
موفقیت اتریوم فقط به خاطر فناوری آن نیست، بلکه به دلیل اکوسیستم ارگانیک آن است:
- جامعه توسعهدهندگان (Developer Community): هزاران توسعهدهنده مستقل در سراسر جهان که به دلیل علاقه و باور به این پلتفرم، روی آن کد میزنند.
- اعتماد کاربران (User Trust): کاربران به اتریوم اعتماد میکنند نه به خاطر یک شرکت، بلکه به خاطر اینکه میدانند هیچ شرکتی نمیتواند آن را خاموش کند یا قوانین را به نفع خود تغییر دهد.
- اثر شبکهای (Network Effect): هرچه توسعهدهندگان، کاربران و برنامههای بیشتری به شبکه بپیوندند، ارزش آن به صورت نمایی افزایش مییابد.
جامعه کریپتو ذاتاً به نهادهای متمرکز و شرکتهایی که از دادههای کاربران سوءاستفاده میکنند، بیاعتماد است. گوگل یا متا نمیتوانند این اعتماد را «بخرند» یا یک شبه یک جامعه ارگانیک ایجاد کنند.
مطالعه موردی: سقوط لیبرا/دیم (پروژه متا)
پروژه لیبرا (که بعداً به دیم تغییر نام داد) توسط فیسبوک (متا) در سال ۲۰۱۹ معرفی شد. این یک تلاش جدی برای ایجاد یک استیبلکوین جهانی بود و دقیقاً نشان داد که چرا غولهای فناوری شکست میخورند.
دلایل اصلی شکست دیم:
واکنش انفجاری رگولاتورها
به محض معرفی، رگولاتورها در سراسر جهان (به ویژه در آمریکا و اروپا) به شدت مخالفت کردند. آنها از این میترسیدند که یک شرکت با ۲ میلیارد کاربر، یک سیستم پولی موازی ایجاد کند و ثبات مالی جهانی و حاکمیت پولی دولتها را به خطر بیندازد.
فقدان کامل اعتماد عمومی
این پروژه درست پس از رسوایی کمبریج آنالیتیکا معرفی شد. ایده دادن کنترل پول به فیسبوک، شرکتی که به سوءاستفاده از دادههای خصوصی مشهور بود، برای عموم مردم و سیاستمداران غیرقابل قبول بود.
فرار شرکای کلیدی
در ابتدا، شرکتهایی مانند ویزا، مسترکارت و پیپال بخشی از کنسرسیوم لیبرا بودند. اما پس از فشار شدید رگولاتوری، همگی از پروژه خارج شدند و متا را تنها گذاشتند.
درس دیم: حتی با یک کنسرسیوم ظاهراً «غیرمتمرکز»، اگر یک غول فناوری رهبر پروژه باشد، رگولاتورها و مردم آن را به عنوان یک تهدید متمرکز تلقی خواهند کرد.
سناریوهای آینده: طیف احتمالات
با توجه به موانع موجود، مسیر آینده غولهای فناوری در بلاکچین چگونه خواهد بود؟ سناریوها بر روی طیفی از «متمرکز» تا «غیرمتمرکز» قرار میگیرند.
محتملترین سناریو این است که این شرکتها در حوزه تخصصی خود باقی بمانند: ارائه خدمات ابری (سناریوی فعلی) و توسعه بلاکچینهای خصوصی و کنسرسیومی برای مشتریان سازمانی خود (سناریوی محتمل). راهاندازی یک بلاکچین عمومی واقعی که بتواند با اتریوم رقابت کند، نه از نظر تجاری منطقی است و نه از نظر رگولاتوری امکانپذیر.
نتیجهگیری: پل غیرقابل ساخت
این تحقیق نشان میدهد که پرسش اصلی، «آیا غولهای فناوری میتوانند اتریوم بعدی را بسازند؟» نیست، بلکه «آیا آنها اصلاً میخواهند یا منطقی است که این کار را بکنند؟»
پاسخ قاطعانه خیر است.
مدل کسبوکار آنها مبتنی بر کنترل مرکزی، انحصار داده و اکوسیستمهای بسته است. در مقابل، ارزش بلاکچینهای عمومی در نبود کنترل مرکزی، شفافیت کامل و اکوسیستمهای باز است. این دو، دو پارادایم متضاد برای آینده اینترنت هستند.
شکست پروژه دیم متا ثابت کرد که موانع رگولاتوری و عدم اعتماد عمومی، دیوارهای بلندی هستند که حتی منابع مالی عظیم نیز نمیتوانند از آن عبور کنند. علاوه بر این، چالشهای اجتماعی مانند ایجاد یک جامعه توسعهدهنده ارگانیک و جلب اعتماد جامعه کریپتو، برای نهادهای متمرکز تقریباً غیرممکن است.
غولهای فناوری به جای ساختن یک اقیانوس باز، به ساختن آکواریومهای زیباتر و بزرگتر ادامه خواهند داد و ابزارهای لازم برای کاوش در اقیانوس را به دیگران میفروشند.
موانع اصلی ورود
حتی اگر از تضاد فلسفی بگذریم، موانع استراتژیک و تجاری بزرگی وجود دارد. این نمودار وزن نسبی این موانع را نشان میدهد. «تعارض مدل کسبوکار» و «چالشهای رگولاتوری» بزرگترین بازدارندهها هستند.
فعالیتهای فعلی: تمرکز بر خدمات ابری
این شرکتها بیکار ننشستهاند، اما تمرکز آنها بر رقابت با اتریوم نیست. آنها در حال ارائه «بلاکچین به عنوان سرویس» (BaaS) برای مشتریان سازمانی خود هستند. اینها بلاکچینهای خصوصی و مجوزدار هستند، نه عمومی.
آینده: همزیستی به جای جایگزینی
بعید است یک «گوگلکوین» جایگزین بیتکوین یا اتریum شود، زیرا اهداف متفاوتی را دنبال میکنند. بیتکوین یک «ذخیره ارزش» غیرمتمرکز است و اتریوم یک «پلتفرم محاسباتی» غیرمتمرکز. یک بلاکچین شرکتی، یک «سرویس» متمرکز خواهد بود.
سوالات متداول
دلیل اصلی، تضاد منافع (Conflict of Interest) است. مدل کسبوکار غولهای فناوری بر تمرکزگرایی، انحصار داده و اکوسیستمهای بسته استوار است. در حالی که ارزش بلاکچینهای عمومی در تمرکززدایی، شفافیت و منبعباز بودن است. ساخت یک بلاکچین عمومی واقعی، مدل درآمدی اصلی آنها را تضعیف میکند. علاوه بر این، آنها با موانع شدید رگولاتوری و عدم اعتماد جامعه کریپتو روبرو هستند.
استراتژی فعلی آنها رقابت مستقیم نیست، بلکه «فروش بیل و کلنگ» به اکوسیستم وب ۳ است. آنها بر ارائه خدمات زیرساخت ابری (Cloud Infrastructure) تمرکز دارند. برای مثال، Google Cloud سرویس 'Blockchain Node Engine' را برای اجرای آسان نودهای اتریوم ارائه میدهد و آمازون (AWS) سرویس 'Amazon Managed Blockchain' را برای ساخت بلاکچینهای خصوصی و سازمانی ارائه میکند.
شکست دیم عمدتاً به دو دلیل بود: ۱. واکنش انفجاری و مخالفت شدید رگولاتورها در سراسر جهان که نگران ثبات مالی جهانی و حاکمیت پولی دولتها بودند. ۲. فقدان کامل اعتماد عمومی به فیسبوک (متا)، به خصوص پس از رسواییهای مربوط به حریم خصوصی، که باعث شد ایده کنترل پول توسط این شرکت غیرقابل قبول باشد.
سهگانه بلاکچین یک مفهوم نظری است که میگوید یک شبکه بلاکچین به سختی میتواند سه ویژگی کلیدی را همزمان به طور کامل داشته باشد: ۱. امنیت (Security)، ۲. مقیاسپذیری (Scalability) و ۳. تمرکززدایی (Decentralization). بلاکچینها معمولاً باید بین این سه مصالحه کنند. برای مثال، اتریوم امنیت و تمرکززدایی را در اولویت قرار داده و با چالش مقیاسپذیری روبرو است.