تحلیل درون زنجیره ای

تحلیل درون زنجیره ای (On-Chain) را بیشتر بشناسیم!

5/5 - (2 امتیاز)

تحلیل درون زنجیره ای

اگر دلتان می خواهد که در بازار ارزهای دیجیتال دوام بیاورید، باید این هشدار را بدهیم که بدون تحلیل و آنالیز چنین اتفاقی امکان پذیر نخواهد بود!

حتما شما هم دیده اید که خیلی از اطرافیان پیشنهاد می کنند که به بازار ارزهای دیجیتال ورود کنید! همه چیزهایی مشابه این جملات می گویند:

-من عرض یه هفته، پولم دو برابر شد!

– فلان ارز رو بخر! تا دو هفته دیگه انفجاری رشد میکنه!

– ای بابا…دو ماهه پولم رو گذاشتم فلان ارز رو خریدم، هنوز سود نداده!

احتمالا اگر بخواهیم در مورد این حرف و حدیث ها صحبت کنیم، می توانیم هزاران کلمه بنویسیم. اما سوال اصلی اینجاست که اساساً چرا چنین بحث هایی شکل می گیرند؟

خب به نظر پاسخ آن واضح است! خیلی از افراد بدون تحلیل و بررسی بازار، به آن ورود می کنند. بیشتر تصمیماتی که افراد در حوزه ی ارزهای دیجیتال می گیرند، تصمیمات احساسی و ناشی از هیجان بازار است! کمتر کسی را پیدا می کنید که واقعا اهل تحلیل ارز ها و بازارها باشد. اما مطمئن باشید اگر چنین کسی را پیدا کردید که قادر به تحلیل بازار است، بعید می دانیم که چنین شکواییه هایی داشته باشد چرا که اهل تحلیل، هرگز از سود و ضرر خود غافل نیست.

حالا اجازه بدهید با این مقدمه، به سراغ موضوع تحلیل درون زنجیره ای همان On-Chain برویم! این تحلیل برای معاملات به شدت ضروری است و اگر خودتان را یک تریدر( معامله گر) فرض می کنید، لازم است که این تحلیل را نیز بلد باشید.

تحلیل درون زنجیره یا On-Chain چیست؟

اگر بخواهیم به طور خلاصه تعریفی از تعریف درون زنجیره ای بدهیم باید اشاره کنیم که این تحلیل بر اساس مستندات و فکت ها انجام می شود. بنابراین هیجانات بازار یا تحلیل های فنی، تکنیکال در این مرحله به درد نمی خورند. از تحلیل درون زنجیره ای معمولا برای مقایسه ارزهای مختلف یا سکه های متفاوت دیجیتال استفاده می کنند. بیشترین معیار و ملاک این تحلیل هم وقایع و روندهای تاریخی است. بنابراین همان طور که اشاره کردیم، مهم ترین اصل در تحلیل درون زنجیره ای، وقایع تاریخی و مستندات می باشد.

اصولا مثل هر چیز دیگری، ارزهای دیجیتال از دو جنبه ارزش مند هستند: اولین جنبه، جنبه ی نظری آن هاست و دیگری جنبه ی کاربردی! در بحث تحلیل درون زنجیره ای، ما تلاش می کنیم تا ارزش  واقعی یا احتمالی یک ارز دیجیتال را از ارزش کاربردی اش جدا کنیم. اما این مسئله به چه معناست؟

اجازه بدهید که با یک مثال ساده این موضوع را توضیح دهیم:

تصور کنید که شما می خواهید ارزش احتمالی یک ارز دیجیتال را از طریق تحلیل دورن زنجیره ای به دست آورید. به این صورت اولین کاری که باید انجام بدهید این است که باید میزان کاربران ارز مورد نظر را بررسی کنید. باید ببینید که ماینرها تا چه حد روی این ارز فعالیت می کنند ( می توانید در این مرحله از داده های بلاک چین استفاده کنید). بعد از به دست آوردن اطلاعات اولیه، باید سوالات زیر را از خود مطرح کنید:

با توجه به فعالیت کاربران و ماینرها، آیا ارزش کنونی ارز دیجیتال مورد نظر، منطقی است؟ آیا باید قیمت این ارز بالاتر باشد یا پایین تر؟!

در نهایت تحلیل ها و بررسی هایتان شما را به یک نتیجه ی مشخص می رساند.  

اما اجازه بدهید توضیح کوتاهی در مورد این بدهیم که این تحلیل درون زنجیره ای از کجا تبیین شد!

حتما شما هم یادتان می آید که در سال 2011، ارزش بیت کوین و دیگر سکه های دیجیتال تا چه حد افت کرده بود. هر کسی حرفی علیه بیت کوین می زد و راجع به اعتبار و ارزش بیت کوین شک و تردیدهای فراوانی مطرح بود. سوال و جواب در مورد بیت کوین کلیک کنید.

اما این نقطه، اولین جایی بود که تحلیل درون زنجیره ای مطرح شد. در واقعی یکی از اصلی ترین معیارهای ارزیابی بیت کوین، همین تحلیل درون زنجیره ای بود. در حقیقت تحلیل On-Chain نوعی از معیار ارزیابی را پیشنهاد می داد تا به این وسیله بتوان ارزش تقریبی بیت کوین را تخمین زد.

این ارزیابی چنین انجام می شد: تحلیل گران نسبت ارزش بیت کوین به تعداد تراکنش هایی که با استفاده از آن انجام می شد را معیار ارزشمندی آن در نظر گرفتند. این نسبت را به طور اختصاری NVT می نامند! به این ترتیب برای یک تحلیل درست درون زنجیره ای، فقط کافیست نگاهی به قیمت ارز و میزان تراکنش هایی که با آن انجام گرفته است، بیاندازیم:

در صورتی که قیمت ارز خیلی بالاتر از حجم تراکنش ها بود، می توان به سادگی متوجه شد که قیمت ارز دیجیتال در این برهه خاص از زمان، بیش از ارزش واقعی آن است. به این صورت زمانی که نتوان قیمت ارز را با حجم معاملاتی که با آن انجام می شودف توجیه نمود، می گوییم که نسبت NVT زیاد است.

برعکس این موضوع نیز صادق است. به این معنی که اگر قیمت ارز مورد نظر خیلی پایین تر از تعداد تراکنش ها بود، ارزش ارز مورد نظر بالاتر است و تنها زمان می طلبد تا به قیمت واقعی خود برسد.

زمان گذشت و این نسبت، محبوبیت بیشتری میان تریدرها پیدا کرد. به این ترتیب کارشناسان، تلاش کردند تا ابزارهای دقیق تری برای تحلیل ارائه کنند. به هرحال باید مشخص می شد که آیا نسبت ارزش به فعالیت اقتصادی روی بلاکچین، توجیه دارد یا خیر!

مثلا یکی از روش های سیگنال گیری این است که بازه ای حدود 90 روزه در نظر بگیرید و تحلیل کنید که آیا ارزش سکه دیجیتال مورد نظر، نسبت به حجم تراکنش ها منطقی بوده است یا خیر! نام این سیگنال را NVTS گذاشته اند و می تواند کمک شایانی به تریدرها بکند.

به طور خلاصه باید بگوییم که تحلیل On-Chain روش پیشرفته ای برای تحلیل بازارهای رمزارزها است اما پیشرفت های بیشتر در راه هستند! روش های قدیمی در حال به روز رسانی می باشند و با ارائه ابزارهای جدید تحلیلی، میزان ریسک نیز پایین تر می آید!

اما سوالی اصلی هم چنان پا برجاست، تحلیل درون زنجیره ای چه ابزارهایی به شما می دهد تا بتوانید اطلاعات را به دست آورید؟

اجازه بدهید که در مورد چند تا از مهم ترین مفاهیم و ابزارهای تحلیل درون زنجیره ای اشاره کنیم. با ما همراه باشید!

dron

UTXO

یکی از مهم ترین اطلاعاتی که شما برای تحلیل درون زنجیره ای رمزارزها احتیاج دارید این است که بدانید آخرین دفعه ای که یک سکه پول دیجیتال جا به جا شده است چه زمانی بوده است! خب مفهومی به نام UTXO به شما کمک می کند تا این اطلاعات را به دست آورید. هم چنین باید بدانید که آدرسی که سکه پول را در اختیار داشته است، تا چه مدت آن را نگه داشته است! در واقع UTXO همان سکه های منتقل شده در یک بلاکچین است. با بررسی پارامترهایی مثل سن( مدت زمانی که در آدرس نگه داشته شده است)، تعداد ارزرمز و البته اندازه شان، می توانید سیگنال های خوب و قابل اطمینانی دریافت کنید که شما را در انجام یک معامله بهتر یاری کنند.

این روش می تواند به شکلی اساسی و بنیادین ارزش سکه ها را بررسی کنید و برای انجام این کار نیز از داده های بلاک چین استفاده می کند. اولین بار متخصصینی به نام نیک کارتی و آنتوان لو کالوز از این روش استفاده کردند. به این ترتیب که هر بار یک رمزارز جا به جا می شد، با توجه به UTXO آن یک قیمت اختصاص داده می شد.

MVRV

اگر از آن دسته افرادی هستید که می خواهید تریدر بلند مدت یا کوتاه مدت باشید این نسبت تحلیلی می تواند حسابی به کارتان بیاید. در حقیقت می توان این نسبت را به شکل یک نوسان ساز در نظر گرفت. این نسبت نشان می دهد که بیت کوین چه زمانی کم ارزش یا بسیار با ارزش شده است. در حقیقت برای تحلیل دقیق تر، نمراتی را برای این نوسانات ارزشی در نظر می گیرد. این نسبت را به بلاک چین هایی که مبتنی بر حساب هستند نیز اعمال کرده اند.

اتریوم یکی از معروف ترین بلاک چین هایی است که مبتنی بر حساب می باشد و به همین دلیل با بیت کوین و دیگر آلت کوین ها متفاوت است. در حقیقت اگر بخواهیم ساده تر بگوییم، اتریوم بیشتر شبیه به نوعی حسابی کاربری است تا یک مدل!

حالا باید نکته ی مهمی را در نظر داشته باشید. گفتیم یکی از معیارهای تحلیل درون زنجیره ای این است که مدت زمان ورود یک سکه به آدرس تا هنگام خروج آن را بررسی کنیم. اما واقعیت این جاست که زمانی که سکه ای به حسابی وارد می شود، با دیگر سکه هایی که در آن وجود دارد ترکیب شده و دیگر به سادگی قابل ردیابی نخواهد بود. این ردیابی برای ارزهایی مثل اتریوم حتی سخت تر هم هست. به همین خاطر است که باید از نسبت های دیگری مانند MVRV برای ردیابی رمزارزهایی مثل اتریوم استفاده کرد.

چگونه داده های درون زنجیره ای را به دست آوریم؟

خب روش های مختلفی برای به دست آوردن این اطلاعات وجود دارد که می خواهیم در ادامه به آن ها اشاره کنیم:

اولین روش این است که خودتان آستین ها را بالا زده و اقدام به جمع آوری اطلاعات از بلاک چین نمایید. برای انجام این کار، لازم است که شما یک گره را اجرا کنید. سپس باید دقت داشته باشید که یک کپی از دفتر بگیرید و در جای امنی نگه داری کنید. سپس منتظر می مانید تا تراکنش های ورودی که به وسیله ی دیگر گره ها پخش شده اند را به دست آورید و سپس آن ها را تحلیل و بررسی می نمایید. به این ترتیب سرعت انجام امور بالاتر می رود و سریع تر می توانید به اطلاعات مورد نظر خود دست پیدا کنید.

اما همیشه هم لازم نیست که به شخصه دست به اقدام بزنید و اطلاعات مورد نظرتان را به دست آورید.

خوشبختانه در حال حاضر وب سایت های زیادی هستند که قادر به ارائه ی اطلاعات تحلیلی به شما عزیزان می باشند. در ادامه تصمیم داریم برخی از بهترین و مهم ترین وبسایت های ارائه کننده اطلاعات رمزارزها را به شما معرفی کنیم. با ما همراه باشید:

وبسایت های عرضه کننده داده های بلاکچین

کوین متریکس: این شرکت بزرگ تحلیلی یک از مهم ترین شرکت هایی است که در زمینه تحلیل بلاک چین فعالیت می کند. در واقع این شرکت از 37 رمزارز پشتیبانی کرده و کلیه ی داده هایی که مربوط به آن هاست( مثل معیارهای متغیر، همبستگی و داده هایی که در دسترس هستند) را فراهم می آورد. بنابراین اگر به دنبال داده های بلاک چین ها هستید، مراجعه به این وب سایت می توانید ایده ی خوبی باشد.

لینک  وب سایت : CoinMetrics

LookInToBitcoin یکی دیگر از وب سایت های موفق و معتبر در زمینه ی ارائه اطلاعات رایگان داده های بلاک چین است. با استفاده از این وبسایت می توانید سیکل های بازار بیت کوین و معیارهای زنجیره ای را مشاهده کنید. نکته ی فوق العاده ای که در مورد این وب سایت وجود دارد این است که اطلاعات ارائه شده توسط آن به صورت رایگان در اختیار کاربران قرار می گیرد.

لینک وبسایت: LookintoBitcoin 

Glassnode این وب سایت نیز می تواند به شما معیارهایی که مبتنی بر زنجیره هستند را نشان دهد. شما می توانید به صورت رایگان از امکانات این وب سایت استفاده کنید اما نکته این جاست که برای مشاهده ی شاخص هایی که پیشرفته تر هستند، باید هزینه های مربوطه را بپردازید!

لینک وبسایت: Glassnode 

چرا اصول و معیارهای تحلیل درون زنجیره ای مفید هستند؟

یکی از اصلی ترین نکاتی که بارها در طول این مقاله به آن اشاره کردیم این است که تحلیل درون زنجیره ای، خالی از احساسات و هیجانات بازار است و به همین دلیل می توان به داده های آن اعتماد کرد. در حقیقت می توانید با بررسی رفتارهای سرمایه گذار رمزارز و میزان سلامت شبکه مورد نظر، ارزش واقعی ارز را تخمین بزنید!

به این صورت میزان ریسک معاملات برای تریدرها تا حد خیلی زیادی پایین می آید.

در حقیقت شما باید دو معیار اصلی را در نظر داشته باشید: میزان آدرس های جدیدی که به بلاک چین اضافه می شوند و معاملاتی که توسط ارز مورد نظر انجام می شود. به این ترتیب اگر این دو فاکتور افزایش داشتند، می توانید اطمینان داشته باشید که قیمت ارز مورد نظر به زودی بالا خواهد رفت.

 

معایب تحلیل درون زنجیره ای چیست؟

همان طور که می دانید، تحلیل درون زنجیره ای بر اساس اطلاعات بلاک چین ها به دست می آید. پس طبیعی است که هنوز این اطلاعات کامل و جامع نباشند. در حقیقت کار چندانی زیادی هم برای این مشکل نمی توان انجام داد و در واقع باگ طبیعی این نوع از تحلیل است. با گذشت زمان می توان امیدوار بود که این اطلاعات کامل تر شده و در نتیجه تحلیل ها هم دقیق تر شوند.

 

باز هم باید اشاره کنیم که رفتار هر ارزی با دیگری ممکن است متفاوت باشد و نمی توان یک معیار و متر مشخص برای تمام آن ها در نظر گرفت!

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *